راه خــــــــــــــدا

راه خدا
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

حالا که نیاز به پناه دارم

همه رهایم کرده اند...

تنهایم

رانده شده...

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله):اَفضَلُ الاَعمال آُمَّتی اِنتظارالفَرَج.

(افضل ترین و برترین اعمال امت من انتظار برای فرج می باشد.)


انتظار فرج ، عمل است. آنهم برترین عمل...

انتظار فرج نشستن و دست رو دست گذاشتن نیست! انتظار فرج برخاستن و عمل است...

عملی در مسیر وصل یار...

إنَّ الصَّلاة تـَنـْهَى عَن الفـَحْشاء وَالمُنکـَر جلوی گناه را می گیرد. نماز که با آدم حرف نمی زند. مقابله می کند. دستش را می گذارد جلوی چشم شما. اگر من نمازم را تقویت کنم اینگونه می شود. چگونه نمازم را تقویت کنم؟ اولین قدم این است که...


«مگذار گناهی را که می کردی، مگر آن که ترک کنی.» امام رضا(ع)

اگر من به گناهی عادت دارم باید برایش یک کاری بکنم. حال گناه نگاه به نامحرم که دیگر خیلی رواج دارد. قدیم ها می گفتند سبیل است. اگر این عادت من باشد، برایش چکار کنم؟ گفتند ترک کن. خب چکار کنم که بتوانم با عادت خودم بجنگم؟ وقتی آدم به یک چیزی عادت دارد، می گویند عادت طبیعت ثانوی است. شما طبیعتا ظهر گرسنه می شوی. خب مگر می شود کاریش کرد؟ نمی شود. معده برای یک مدتی کار کرده و غذای گذشته هضم شده و وقت عادت به غذا رسیده و معده ترشح کرده و اعصاب گرسنگی را نشان می دهند. عادت طبیعت ثانوی است. طبیعتی که من خودم ایجاد کرده ام. چگونه با این طبیعت بجنگم؟ می خواهم با طبیعت خودم بجنگم. اولا بدانید شدنی است. حتما شدنی است. اینگونه نیست که غیرممکن و غیر مقدور باشد. عادت هرچقدر هم که سخت باشد، امکان دارد. یک مقدماتی دارد که مکرر عرض کرده ام.من عرض کردم اولین کاری که می کنید، نمازتان را تقویت کنید. هرچقدر نماز قوت بیشتری داشته باشد و بهتر باشد، توانایی و قوت بیشتری برای مقابله با گناه دارد. در آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت می فرماید: إنَّ الصَّلاة تـَنـْهَى عَن الفـَحْشاء وَالمُنکـَر جلوی گناه را می گیرد. نماز که با آدم حرف نمی زند. مقابله می کند. دستش را می گذارد جلوی چشم شما. اگر من نمازم را تقویت کنم اینگونه می شود. چگونه نمازم را تقویت کنم؟ اولین قدم این است که نمازهایم را اول وقت بخوانم. ببینید یک حرفی هست. به اصطلاح عامیانه من نمازم را یک دستی می گیرم یا دو دستی؟ ببینید اگر یک کسی ده میلیون تومان پول به ما بدهد یک دستی نمی گیریم. با تمام جان پول را می گیریم. نماز را یک دستی نمی گیرد. کم قیمت نمی داند. یعنی از یک چیز دیگری برای نماز می گذرد. مثلا آنهایی که مغازه دارند. سر ظهر مشتری آمده یا نماز. من الان کار دارم. یک ساعت دیگر یا یک وقت دیگر تشریف بیاورید. از مشتری می گذرد. بنده که مشتری ندارم. دارم چیزی می نویسم. با خودم می گویم این سوال را هم جواب بدهم. نه. اگر وقت نماز است، باید رها کرد. حاج آقای حق شناس یک مطلبی می فرمودند. ایشان می گفتند وقتی ما داشتیم مباحثه می کردیم، اذان که می گفتند، من دیگر نمی فهمیدم. اصلا درس را نمی فهمیدم. حالا این مربوط به یک انسان برگزیده است. از یک چیزی که به نظر ارزشمند است برای نماز بگذرید. این نشان می دهد که نماز ارزشمند است. اگر شما عملا نشان دادید که نماز برایتان ارزشمند است، یعنی نمازتان حتما قوت دارد و می تواند جلوی گناه را بگیرد. هرگناهی. هرچقدر سخت باشد. هرچقدر امتحان مشکل باشد. مثال عرض می کنم. مانند داستان حضرت یوسف. اگر این آدم نماز خوان است، هر حادثه ای پیش آید، به سلامت می ماند. مثلا قاضی است و صد میلیون تومان رشوه روی میزش گذاشته اند. به راحتی از صد میلیون تومان می گذرد. اگر آدم نماز خوب بخواند. عرض کردم معیار نماز خوب ارزشی است که شما برای آن قائل هستید. من یک چیز کوچک را از نماز جلو نیندازم. به هیچ دلیلی. اذان گفتند، وقت نماز است. دیگر وقت نماز است.



پای درس حاج آقا جاودان

http://www.javedan.ir/post.php?id=920703195925

سَمِعتُ أبا عَبدالله علیه السّلام یَقُول: فالـْیأخُذِ العَبد المُومِن مِن نـَفسِه بـِنـِفسِه

بنده مومن از خودش برای خودش استفاده کند. بنده مومن از خودش بگیرد و برای خودش مصرف کند. از جان و پول و وقت و مهارت های مختلفش بگیرد، به سود خودش استفاده کند. آدم حسابی هر کاری که می کند همین کار است. مثلا فرض کنید ماه رجب در پیش است و هوا هم گرم است. یکی توانایی دارد و تمام ماه رجب را روزه می گیرد. اگر توانایی داشته باشد و مریض نشود و روزه بگیرد یعنی دارد از خودش برای خودش مصرف می کند. اگر خمسش را می پردازد یعنی دارد از خودش برای خودش مصرف می کند. اگر سحر بیدار می شود و از خوابش می گذرد یعنی از خودش برای خودش مصرف کرده. حال یکی تمام خودش را برای خودش مصرف می کند. این به ثمر می رسد. تمام اینها بعد مشخص می شود فالـْیأخُذِ العَبد المُومِن مِن نـَفسِه بـِنـِفسِه مِن دنیاهُ لِآخِرَتِه از دنیای خودش برای آخرتش. هر چه شما کار می کنید در حقیقت از دنیای خودتان برای آخرتتان صرف می کنید. عرض کرده بودم راحت ترینش که البته برای برخی راحت ترین است این است که انسان از پولش بگذرد. اگر به خوبی از پولش بگذرد راهش بسیار نزدیک می شود. شاید اصلا به مقصد برسد.



پای درس حاج آقا جاودان


کاش می فهمیدیم

رفتار ما

گفتار ما

نگاه و

لبخند  و گریه هایمان حساب و کتاب دارد

نزد کسی که فرمود:

فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ

وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ‏

حضرت علی(ع): أحصد الشّر من صدرک بقلعه من صدرک.

بدی را از سینه ی دیگران درو کن به وسیله ریشه کن کردن آن از سینه ی خودت! شخص وقتی خودش را پاک کرد دیگر در خلق شری نمی بیند.

الهی اشکو نفسا بالسوء امارة

خدای درد آشنای من! تنها پناهگاه من!

از این نفس که بین من و تو دیوار می کشد، شکایت به سوی تو آورده ام، نفسی که نه تنها امر به بدی می کند بلکه...

 فمیالة الی اللعب و اللهو مملوة بالغفلة و السهو

به بازی و سرگرمی پر هوس و از غلفت و فراموشی آکنده است!

الهی لاحول لی و لا قوة إلا بقدرتک

محبوبا! دست های عجز مرا خودت مهربانانه در دست بگیر و بر این دل آکنده از درد خودت مرهم بگذار!

لبم پرشکایت، شبم بی نهایت نه فانوس ماهی... الهی!

در این تیره شب ها نثارت خدایا دل سر به راهی ... الهی!


برگرفته از کتاب الهیه

امام علی (ع): رحم الله إمرءً عرف قدره...

خداوند رحمت کند بنده ای را که قدر و قیمت خودش را می شناسد.*

در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت = خدا !

امام صادق (ع) فرمودند: قیمت من خداست، من خود را به بهشت خدا هم عوض نمی کنم!



پ ن : راستی او را به گناه که نمی فروشی عزیز؟!

گناه خدا فروشی محض است، پایین آوردن خداست از مقام عزّ و قدسش و زیر پا نهادن امرش. بین او را با چه چیز و چه کسی معاوضه می کنی؟! و تا کجا می خواهی با او باشی؟

*غررالحکم، عرفان القدر،223

(متن برگرفته از کتاب الهیه )

خواستم بدانم چه نسبتی باتو دارم؟

فرمودی: یا ایها الناس أنتم الفقراء إلی الله 5/فاطر

جستجو کردم که فقیر کیست ؟ گفتند: فقیر کسی است که ستون فقراتش شکسته است و توان ایستادن ندارد و باید به جایی تکیه کند. گفتند: یعنی بی فیض و عنایتت هیچ کس را توان ایستادن نیست!

لایملکون لأنفسهم ضرا و لا نفعا و لایملکون موتا و لانشورا  3/فرقان

بی شک راز دست برنداشتن اولیاءت از تضرع درک همین  نسبت بود.

گفتم : پس من چرا سرکش شدم؟

فرمودی: إن الإنسان لیطغی إن رأه  إستغنی 6،7/علق

ابراهیم (علیه السلام) گفت:


انی ذاهب الی ربی سیهدین....